اماکن متبرکه عراق
مقام دست چپ حضرت ابوالفضل العبّاس (ع)
حضرت عباس (ع)، جنگید تا آن که رمقش تمام شد. حکیم بن طفیل طایی، در پشت نخلی کمین کرد و ضربتی بر دست چپ او زد. آن گاه عباس (ع) گفت:
ای نفس! از کافران مترس! مژده باد تو را به رحمت خدای جبار! همراه با پیامبر، آن سرور برگزیده!
با ستم خویش دست چپم را جدا کردند.
خدایا! حرارت دوزخ را بر آنان بچشان.
آن ملعون با عمودی آهنین، حضرت عباس (ع) را به شهادت رساند. امام حسین (ع) خود را به برادر رسانید؛ اما چون او را کنار شط فرات کشته یافت، گریست و چنین خواند:
ای بدترین گروه! با کار خود تعدّی و ستم کردید و با گفته محمد پیامبر مخالفت ورزیدید.
مگر بهترین رسولان سفارش ما را به شما نکرده بود؟ مگر نه اینکه ما از نسل پیامبر تأیید شده ایم؟ مگر نه آنکه فاطمه زهرا مادر من است نه شما؟ مگر او زاده احمد، بهترین آفریده ها نبود؟ لعنت شُدید و با جنایتی که کردید، خوار گشتید. حرارت آتش افروخته و شعله ور را خواهید چشید.