جواب دندان شکن سردار مسجدی به سخنان الکاظمی و مقتی صدر
در عراق سه مقر موساد دیگر است که باید تخلیه کنند وگرنه مورد هدف قرار خواهند گرفت....
دیپلماسی قدرت در دولت جدید دوباره معنا پیدا کرد
عاقبت دوستی با بن سلمان
بی اعتنایی مقتدی صدر به اعدام ۸۱ مسلمان در عربستان سعودی و واکنش در برابر به درک واصل شدن چند صهوینیست قابل تأمل است.
یک زمان عبور حضرت ابراهیم علیه السلام از سرزمین کربلا افتاد، آن حضرت سوار بر اسب بودند، ظاهرا آثار مصیبت هاى سیّدالشهداء بر آن حیوان آشکار شد، وصیحه اى کشید و با سر به زمین افتاد و بر اثر آن حضرت ابراهیم علیه السلام زمین خورد و سرش شکست . آنگاه برخاسته و بدرگاه خداوند عرضه داشت ، بار الها خطائى از من سر زده که اینگونه مجازات مى شوم ؟
پس جبرئیل نازل شد و عرض کرد: یا ابراهیم از تو گناهى سر نزده است !
لکن هنا یَقتل سِبط خاتَم النَّبیین و خاتَم الوَصیین فسال دمک موافقا لدمه .
یعنى چون در اینجا نوه پیامبر آخر الزمان (ص ) و فرزند خاتم الوصیین امیرالمؤمنین (ع ) به شهادت مى رسد، پس خون تو ریخت تا موافق با خون آن مظلوم شود. و آنگاه جبرئیل از مصائب کربلا گفت و حضرت ابراهیم علیه السلام بر مظلومیّت فرزندش گریست .
در مصیبت حضرت سیّد الشهداء(ع ) بنا بر روایات مختلف آنچه به چشم دیده ، و دیده نمى شود گریسته اند.
در جریان هبوط حضرت آدم علیه السلام مى باشد که آن حضرت پس از ترک اولى که در بهشت انجام داد از بهشت رانده و بر زمین فرستاده شد، محل هبوط آدم علیه السلام در مکّه معظّمه بوده است و در روایات مى باشد که حضرت آدم علیه السلام بخاطر آن گناه یا ترک اولى بسیار گریست و از گناه خود توبه کرد.
و همچنین مفارقت از همسرش حوّا نیز به غصّه او افزوده بود، بنابراین حضرت آدم علیه السلام بر روى زمین حرکت کرد و بیابانها و دشتها را زیر پا گذاشت تا گذار حضرت آدم علیه السلام به سرزمین کربلاى پر بلا افتاد، کدام کربلا آن کربلایى که تا حضرت سیّدالشهداء به آن سرزمین وارد شد و دیگر مرکب او حرکت ننمود بنابر روایات سه مرکب عوض کردند ولى مرکب حرکت ننمود.
خلاصه آنکه حضرت آدم وقتى به آن سرزمین رسید، ملاحظه کرد که گرد غم و غبار، ناراحتى وهمّ و غم در وجودش پدیدار شد و قلبش به تنگ آمد، تا رسید به آنجایى که شمع فروزان پیامبر (ص ) خاموش گشته بود، یعنى تا به قتلگاه حضرت سیّد الشهداء (ع ) رسید، قدمش به سنگى برخورد کرد و افتاد - و بر اثر اصابت سرش به زمین - خون از سر حضرت آدم جارى شد، حضرت آدم علیه السلام ناراحت شد و سر به آسمان برداشت که ، بار الها آیا گناه تازه اى مرتکب شده ام که مرا اینگونه مجازات مى کنى ؟ خدایا من تمام عالم را گشتم و چنین بلائى بر سرم وارد نشد، حال آنکه در اینجا چنین عقوبت مى شوم !
از جانب پروردگار عالم ندا آمد که اى آدم از جانب تو گناهى سر نزده است لکن این همانجایى است که :
یقتل فى هذه الارض ولدک الحسین علیه السلام ظلما
یعنى این همانجایى است که فرزندت حسین علیه السلام بر اثر ظلم شهید مى شود، و خداوند روضه سیّد الشهداء را خواند و حضرت آدم علیه السلام بر مصائب آن حضرت گریست ، قربان مظلومیّتت حسین جان که آدم با یک سر شکستن آنگونه به خدا شکایت مى کند، حال آنکه تو با آن همه مصیبت مى فرمایى :
رضا بقضائک و تسلیما لامرک لا اله غیرک و لا معبود سواک
حضرت آدم عرض کرد: خدایا آن حسین که در این جا شهید مى شود، ایکون نبیّا؟ پیامبر مى باشد؟
وحى نازل شد که اى آدم او پیامبر نیست ، لکن نوه پیامبر آخرالزمان و فرزند دختر آن پیامبر(ص ) فاطمه زهرا مى باشد. پس با رهنمایى جبرئیل چهار مرتبه بر قاتلین حضرت سیّد الشهداء(ع ) لعن فرمودند.(19)
براى امام حسین علیه السلام عزا خانه بسیار و گریه کننده بیشمارى است پس در زیر این آسمان و تحت خورشید درخشان عزا خانه اولى کربلاست ، که باعث کرب و گیرائى قلوب همه انبیاء و مؤمنین و محبّین و موالین میشود تا روز قیامت .
دوّم عزا خانه مخصوص آن بزرگوار بیت الصّراخ است ، که در عرش عظیم الهى است که همه ملائکه در آن مکان رفیع الشّان با نوحه و ضجّه به عزاى آن عزیز زهرا (س ) مشغول هستند.
سوّم بیت العمور است که در آسمان چهارم است که ملائکه آسمانها به گریه و شیون آن سیّد مظلومان نوحه مى کنند و مانند این که در عالم باطن آوازه عزاداران ملاءاعلى بگوش باطنى سکّان عالم سفلى میرسد که آثار عزادارى و گریه و ناله ظاهر میشود تا روز قیامت و هر کس از عزاداران به قدر اخلاص و محبّت خود بمراتب نورانیّت و قرب معنوى مترقى میکند.
چهارم بیت المرمر است که در بهشت است و مانند آنکه اشاره به آن مجلس عزاخانه است که در اول خلقت حضرت آدم و حضرت حوّا عزا خانه بپا نمودند.