زوار ایرانی اربعین باید از راه هوایی به عراق سفر کنند/ امکان بازگشت زائران ایرانی از مرز مهران
ایرج مسجدی، سفیر ایران در عراق:
همه زوار ایرانی باید از طریق هوایی و با هواپیما وارد عراق شوند و این براساس توافقی است که انجام شده و این نظر قطعی دولت عراق است.
زائران برای بازگشت از عراق، در صورت تمایل می توانند صرفا از مرز مهران به جمهوری اسلامی ایران بازگردند.
زائران به هیچ وجه از مرزهای اقلیم کردستان برای زیارت وارد عراق نشوند چون ورود از اقلیم طبق قانون عراق فقط مختص منطقه اقلیم کردستان است و زوار اجازه ندارند از اقلیم وارد مناطق جنوبی و شهرهای نجف و کربلا شوند.
اگر زائری این اقدام را انجام دهد ممکن است با برخورد سیستمهای امنیتی و انتظامی این کشور مواجه شود.
#شبهه #شفا
#تربت #امام_حسین_علیه_السلام
شبهه:
در سال های اخیر بعضاً از جانب وهابیت و اهل تسنن شبهه ای مطرح می شود:
«با توجه به اعتقاد شیعه در مورد شفا بخش بودن تربت امام حسین علیه السلام، چرا برای رفع بیماری هایشان به دکتر و بیمارستان ها مراجعه می کنند؟ و از تربت امام حسین برای بهبودی بیماری استفاده نمی نمایند؟»
اسخ نقضی (قسمت اول):
چگونه شبهه کنندگان چنین اشکالات بی اساسی را مطرح می نمایند، در حالیکه آنان روایات متعددی از پیامبر اکرم در رابطه با شفا بخش بودن برخی از اشیاء برای رفع هر گونه بیماری و مریضی ها نقل نمودند و بدان معتقد شدند. به یک نمونه از آن اشاره می نماییم:
روایات متعددی در کتب اهل تسنن وجود دارد که پیامبر اکرم «آب زمزم» را موجب شفا از هر گونه بیماری معرفی نمودند.
در کتاب «صحیح الترغیب و الترهیب، ج۲، ص۴۰» در روایتی معتبر از ابوذر نقل شده است که پیامبر اکرم در رابطه با «آب زمزم» فرمودند:
«زمزمُ طَعَامُ طُعْمٍ، وَشِفَاءُ سُقْمٍ»
ترجمه: «زمزم غذایی برای گرسنه و شفای بیماری است».
مولوی «تاجی گله داری» از علمای اهل تسنن ایران در ذیل این حدیث می نویسد:
«لفظ حدیث «شفاء سقم» شفای بیماری است. هر بیماری را شامل می شود».
(زمزم آب شفا بخش، ص۳۷)
جالب اینجاست که علمای اهل تسنن در طول تاریخ داستان های زیادی از شفا بخش بودن «آب زمزم» نقل نمودند. مثلاً «ابن قیم» از بزرگان اهل تسنن در این رابطه می نویسد:
«همانا من و دیگران از استشفاء با آب زمزم امور شگفت انگیزی را تجربه نموده ایم. و [من] برای بیماری های مختلفی از آب زمزم طلب شفا نمودم و به اذن خدا شفا یافته ام».
(زاد المعاد، ج۴، ص۳۶۱)
سوال
با توجه به شفا بخش بودن آب زمزم، چرا اهل تسنن و وهابیت برای درمان و بهبودی بیماری هایشان به پزشک و بیمارستان ها مراجعه می کنند؟ بلکه برای رفع بیماری در خانه هایشان بنشینند و از آب زمزم بنوشند.
ادامه دارد...
مشکات هدایت
#پاسخ_شبهه #شفا
#تربت #امام_حسین_علیه_السلام
پاسخ حلی (قسمت دوم):
روایات فراوانی در رابطه با شفابخش بودن تربت کربلا از اهل بیت علیهم السلام نقل شده است. نکته ایی که در اینجا حائز اهمیت می باشد آنست که اهل بیت علیهم السلام برای اثر بخش بودن تربت امام حسین علیه السلام شروطی را ذکر نمودند، که به جهت اختصار به چند نمونه از آن اشاره می نماییم:
1 تربت أخذ شده از محدوده ایی باشد که اهل بیت علیهم السلام حدود آن را مشخص نمودند.
2 یقین و اعتقاد به شفا بخش بودن آن داشته باشد.
3 شخص باید معتقد باشد شفایی که در تربت قرار داده شده است، به اذن و اراده الهی می باشد.
بنابراین با رعایت و توجه به چنین آداب و شرایطی، به اذن و اراده الهی تربت کربلا اثر بخش خواهد بود. با توجه به این نکته (اذن و اراده الهی) باید گفت:
همانطور که همه می دانیم خداوند متعال همه ی امور عالم و بندگانش را بر اساس مصلحت و حکمت خویش انجام می دهد. در نتیجه در این مورد هم خداوند متعال اگر مصلحت بداند تربت کربلا را برای فردی که از آن استفاده نموده شفا قرار می دهد. و اگر چنین امری را به مصلحت فرد نداند، اثر بخش بودن تربت کربلا را اراده نمی کند. و علاج آن شخص را از طریق مراجعه به دکتر و بیمارستان ها قرار می دهد.
دقیقا شبیه به همین موضوع را می توانیم در نحوه استجابت دعاها و طلب حاجات از خداوند متعال مشاهده نماییم. مثلاً شخصی در مقام دعا برای رفع بیماریش از خداوند طلب شفا می کند. ولی خداوند متعال با اینکه قادر مطلق است در نهایت بنابر حکمت و مصلحتش عین حاجت آن فرد را برآورده نمی کند.(بشرطی که از جانب آن شخص موانعی همچون گناه که موجب عدم استجابت دعا بوده ایجاد نشود.)
کلام آخر:
در نتیجه بخاطر جهل مان نسبت به حکمت الهی که نمی دانیم چه راهی را برای شفای ما قرار داده است، به همین دلیل علاوه بر استفاده نمودن از تربت کربلا به دکتر هم برای معالجه مراجعه می نماییم.
مشکات هدایت
چرا نهی از منکر بزرگ را رها کردهایم؟ | ۳
#اربعین_و_ظهور
امام صادق در ادامه روایت میفرماید:
شما وقتی این گروه را -که نهی از منکر را قبول ندارند- در آخرالزمان دیدید، اولاً در دلتان آنها را دوست نداشته باشید، ثانیاً با زبانتان با آنها حرف بزنید و به پیشانی آنها بکوبید(یعنی در مقابلشان بایستید و محکومشان کنید) و از سرزنش نترسید و اگر به راه نیامدند، با آنها مجاهده کنید؛ البته نه اینکه آنها را بزنید و غارت کنید، بلکه یعنی جلویشان بایستید. شاید منظور همین تظاهراتهای ما باشد.
خدا به شعیب(علیهالسلام) وحی کرد که من ۱۰۰هزار نفر از قوم تو را به عذاب، نابود میکنم که ۴۰هزار نفرشان آدمهای بد و ۶۰هزار نفر خوبند!
شعیب پرسید: چرا خوبان را عذاب میکنی؟
خدا فرمود: چون اینها امر به معروف و نهی از منکر نکردند و در مقابل اشرار، سکوت کردند و بهخاطر غضبِ من، غضب نکردند لذا همه را با هم عذاب میکنم. (کافی، ج۵، ص۵۶)
استاد پناهیان | محرم۹۵
#فضائل #محبت #امام_حسین #پیامبر
محبت امام حسین = محبت پیامبر
جنگ با امام حسین = جنگ با پیامبر
در روایتی معتبر از کتاب اهل تسنن نقل شده است که « یعلی بن مرة» می گوید:
«همراه رسول خدا به مهمانی می رفتیم که در مسیرمان حسین (علیهالسّلام) همراه کودکان در میان راه بازی میکرد. رسول خدا از اصحاب جدا شد و دست خود را گشود؛ که حسین را در آغوش بگیرد. اما این کودک (امام حسین) از این طرف به آن طرف فرار میکرد و رسول خدا او را به خنده میآورد. تا این که حضرت او را گرفت، یک دستش را زیر چانه و دست دیگر را بر روی سرش قرار داد. سپس او را بغل کرد، پس از آن فرمود: حسین از من است و من از حسینم، خداوند دوست بدارد کسی را که حسین را دوست بدارد. حسین نوهای از نوادگان است».
(الأدب المفرد، ص۱۲۹)
تصحیح روایت مذکور توسط علمای اهل تسنن و وهابی را در پست بعدی مشاهده فرمایید.
«قاضی بیضاوی» از بزرگان اهل تسن در شرح این حدیث می نویسد:
«گویا رسول خدا با نور وحی می دانسته است که میان حسین و امت چه حادثه ای واقع می شود؛ از این جهت مخصوصا حسین را در این روایت ذکر کرده است. و پیامبر اکرم یادآور شده اند که ایشان و حسین در جهت های محبت، حرمت تعرض و جنگ با او یکی است و این مطلب را با بیان: «أحب الله من أحب حسینا»، تأکید نمود. در نتیجه محبت به حسین محبت رسول خدا و محبت رسول، محبت خداوند است».
(تحفة الأبرار، ص۵۶۱)
مشکات هدایت