بداههی شاعران راهراه تقدیم به
حضرت علی بن الحسین امام سجاد علیه السلام
ای شیر در زنجیر راه شام و کوفه
خورشید عالمگیر راه شام و کوفه
محمل به محمل بر لبت «امن یجیب» است
بر روی نی چشم تو در چشم حبیب است
از جمع آن خوبان جدا بودن چه سخت است
تنها علیِ کربلا بودن چه سخت است
با چشم خود دیدی چگونه سر بریدند
دیدی چگونه دست و بال و پر بریدند
سوز عطش با شعلهی تب در تو آمیخت
هر لحظه داغی شعله بر پیراهنت ریخت!
بوسیدهای رگهای خونین پدر را
آغاز کردی با اسارت یک سفر را
با زخمهای ظهر عاشورا عجینی
بین همه پروانهها زخمی ترینی!
تو روضهی بازی و شرح ناب مقتل
ای روح گریه، سینهی بی تاب مقتل
در پیش چشمت خیمهها گردید غارت
بسیار شد بر زینب کبری جسارت
از ظهرِ تبداری که آماج بلایی
تبدارِ صحنه صحنه های کربلایی
ای سوخته در آتش بیماری و تب
ای بعد آقا، مرهم اندوه زینب
جانم از این اندوه سرتاپا بسوزد
آتش گرفت عمامهات، دلها بسوزد
آخر، نمانده هیچکس دیگر برایت
این زینب است و سوختن، تنها، به پایت
با دست بسته بردنت... ای وای، ای وای
زنجیر داغ و گردنت... ای وای، ای وای
کار تو اشک و ناله با سوز جگر بود
چشمان تو از کربلای خشک، تر بود
ای کاش طفلی پیش تو گریان نباشد
آنجا که هستی هیچکس عطشان نباشد
در کربلا بودی اگر همواره در تب
در شام اما بودهای امید زینب
آموزگار خطبهی زینب تو بودی
روشنگر فردای این مذهب تو بودی
با دستِ بسته بردهای بالا علم را
با خطبه ویران کردهای کاخ ستم را
همراه عمه گرچه در حزن و بلایید
پیغمبران ماجرای کربلایید
خون شد دل تاریخ با الشّام الشّام
هر روز و شب خون گریه خواهد کرد اسلام
بداهه سرایان:
ناهید رفیعی، زهرا فرقانی
سیدمحمد صفایی، صامره حبیبی
محمود حسنی مقدس
محمدعلی کمالی مقدم
محمدرضا هادیزاده، ابوالقاسم سیفی
سجاد فرخنژاد، ابراهیم صفایی
محمدعلی جعفری، محمدباقر منصور سمائی
رضا حسینپور، مرضیه قاسمعلی
فرشته پناهی، فریبا رئیسی، بانو محسن پور
طاهره ابراهیمنژاد
وطنز | بهترین شعرهای طنز