وقایع_روز_یازدهم محرم چه بود؟
جنایت لشکر یزید بعد از عاشورا
#وقایع_روز_یازدهم محرم الحرام
حرکت کاروان اسیران از کربلا
عمربن سعد ملعون روز یازدهم محرم سال 61 هـ .ق. تا ظهر در زمین کربلا ماند و بر کشتگان سپاه خود نماز خواند و آنان را به خاک سپرد؛ در حالی پیکر پاک فرزند رسول خدا صلى الله علیه و آله و یاران پاکبازش در زیر آفتاب رها شده بود، دستور داد سرهاى دیگر شهداى کربلا را از بدن ها جدا کنند و به قصد تقرّب به ابن زیاد و گرفتن جایزه با خود به کوفه ببرند.
این سرهاى پاک که مجموع آنها با سر امام علیه السلام به 72 سر نورانى مى رسید اینگونه بین قبائل تقسیم شد.
۱۱ محرم | حرکت اهل بیت امام حسین (ع) به سوی کوفه
آلالله را به اسیری به کوفه میآورند بر قلبهای مجروحشان نمک میزنند! مصیبتدیدگان را غم از دست دادن حسین کم است رفتار بیحیای مردم شهر زینب را بیشتر آزرده خاطر میکند
چقدر عجیب است که پیکر محبوب خدا را بر روی دشت کربلا تنها میگذارند و بر بدترین خلق نماز میگذارند و آنها را دفن میکنند. چه بد فهمند این مردم که فرزند رسول خدا را خارجی میخوانند.
حضرت زینب (سلام الله علیها) با چشمی خون فشان رو به بدن مطهر برادر کردند و فرمودند: «به فدای آنکس که سپاهش روز دوشنبه غارت شد! به فدای آنکس که ریسمان خیامش را قطع کردند! به فدای آنکس که نه غایب است تا امید بازگشتنش باشد و نه مجروح است که امید بهبودش باشد! به فدای آنکس که جان من فدای او باد! به فدای آنکس که با دلی اندوهناک و با لبی عطشان او را شهید کردند! به فدای آنکس که از محاسنش خون میچکید».زینب که مىدانست دشمن در انتظار است تا با دیدن کوچکترین نشانه اى از ضعف وپشیمانى درخاندان پیامبر، قهقهه مستانه سر دهد، با دیدن پیکر به خون آغشته برادر، رو به آسمان کرد و گفت: «أَللَّهُمَّ تَقَبَّلْ هذا الْقُرْبانَ؛ خدایا این قربانى را قبول فرما!».
[25] مقتل الحسین مقرّم؛ ص 307.
[2] همان 3] بحارالانوار؛ ج 45؛ ص 62، ر.ک: ملهوف( لهوف)؛ ص 190 ، انساب الاشراف؛ج 3؛ ص 412
#آجرک_اللہ_مهدے_جان
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج