بداههی عاشورایی شاعران راهراه تقدیم به
ساحت مقدس حضرت سید الشهدا
حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام
خورشید تنت ستارهباران شدهاست
بر روی زمین، صید سواران شدهاست
تنهایی و تنها، همه دور تن تو
این تن که مطنطن ستوران شدهاست
دستان علمدار سپه میگرید
دستان کسی که دیده گریان شدهاست
زیر سم اسب آمده گلبرگ تنت
در دشت بلا گلابگیران شدهاست
ای کاش بمیرم! بدن بیسر تو
در یورش این قوم چه عریان شدهاست
انگشتر و پیراهن و شمشیر و عبا...
در معرکه باز گرم احسان شدهاست
هستند «یتیماً و اسیرا» حَرَمت
بر نیزه سر سورهی انسان شدهاست
بر جد خودش، حضرت ارباب امروز
با روی خضاببسته مهمان شدهاست
تا کنگرهی عرش به لرز آید باز
نوبت به لب و قصهی دندان شدهاست
جانم به فدای لب و دندانی که
در تشت طلا قاری قرآن شدهاست
در ظلمت شبهای غریبانه سرت
بر قامت نی، شمع فروزان شدهاست
تیری که به قلب نازنینت خورده
در معرکهی سقیفه پیکان شدهاست
این خون خدا بود که در کربوبلا
از عرش به فرش آمده قربان شدهاست
از این غم جانسوز، هم ارکان زمین
هم عرش به هم ریخت، ویران شدهاست
این آب فرات است که جاریست به دشت؟
یا دیدهی انبیاست گریان شدهاست؟!
دلخون شده شیعه، هر دلی را برده
آن زلف که با باد پریشان شدهاست
«قد قامت» عشق است عزاداری تو
هرجا که به پا گشته چو رضوان شدهاست
بی عشق تو هیچیم اباعبدالله!
این مشت گل از عشق تو انسان شدهاست...
بداهه سرایان:
سجاد فرخنژاد، ناهید رفیعی
بانو محسنپور، محمدرضا هادیزاده
محمود حسنی مقدس، سیدمحمد صفائی
عباس تافته، فرشته پناهی، فهیمه انوری
مهنا صادقی، سوده سلامت
محمدعلی کمالیمقدم، رضا حسینپور
فریبا رئیسی، محمدباقر منصور سمائی
مرضیه قاسمعلی، مهدی امام رضایی
زهرا فرقانی، صامره حبیبی
طاهره ابراهیمنژاد
سیدمحمدحسن سعیدی، محدثه مطهری
مینا گودرزی، ابراهیم صفائی، محمد صبوریان
وطنز | بهترین شعرهای طنز