«انَّ لِلحُسَینِ مُحَبَّة مَکنونَة فی قُلوب المُؤمِنین»
«انَّ لِلحُسَینِ مُحَبَّة مَکنونَة فی قُلوب المُؤمِنین»

«انَّ لِلحُسَینِ مُحَبَّة مَکنونَة فی قُلوب المُؤمِنین»

معرفی کتاب «خس بی سر و پا»

https://uupload.ir/files/7fap_%D9%85%D8%B9%D8%B1%D9%81%DB%8C_%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8.jpg

معرفی کتاب «خس بی سر و پا»

سفرنامه اربعین؛ نوشته حمید حسام

نویسنده کتاب در جایی برای انتخاب عنوان خس بی سر و پا می‌گوید: این نام برگرفته از غزلی است که علامه محمد حسین طباطبایی در سال ۱۳۶۳ سروده است. شاه بیت آن این است: «من خس بی سر و پایم که به سیل افتادم/ او رفت من را هم به دل دریا برد».

در انتهای این کتاب عکس‌هایی از پیاده روی اربعین گنجانده شده که این سفرنامه را خواندنی تر کرده است.

تصاویری از پیاده‌روی شهید همدانی در اربعین هم در میان آن‌هاست.

برشی از متن: سوار اتوبوس می‌شوم و در دفترم می‌نویسم:

اینجا هیچ‌کس مالک و متعلق به هیچ‌چیز نیست. اینجا همان آرمان‌شهری است که در هیاهوی عصر مدرنیسم، غریب و ناشناخته مانده است. دین در اینجا دکان دنیاخواهی نیست. مردم این سرزمین فریاد علی (ع) را از اعماق تاریخ شنیده‌اند. دین را، چون پوستین وارونه نپوشیده‌اند. ریا و تملّق را کشته‌اند. مال و جان را برای معامله با خدا می‌خواهند. برایشان عروس هزاررنگ دنیا، نقاب از صورت کنار زده است و سیمای حقیقی این عجوزه‌ی سست‌نهاد را می‌بینند. با حسین زندگی می‌کنند و با شوق دیدار او راه‌ می‌روند.

ArbaeenIR

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.