سعید، دربان متوکل مامور شده بود شبانه خانه ات را غارت کند به خانه که رسید، نردبان گذاشت، روی بام خانه رفت و در تاریکی دنبال جای پا گشت تا از بام پایین بیاید.کسی به اسم صدایش زدصدای مهربان تو بود.گفتی: سعید! تاریک است...صبر کن برایت چراغ بیاورم
برداشتى از زندگى امامدهمشیعیان امام علىالنقىالهادى(علیهمالسلام)
RahnamaZaer